ابتدای هفته پایانی آبان ماه، در حالی که نگاهها به ماندن یا رفتن ترامپ از قدرت و پذیرش شکست انتخابات بود، یکی از رسانههای آمریکایی ادعایی را مطرح کرد که به باور برخی آغاز بازی‌ای جدید است. «نیویورک‌تایمز» در گزارشی عجیب مدعی شد که «ابومحمدالمصری» از مظنونان اصلی بمب‌گذاری‌های سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا، و دخترش مریم روز ۷ اوت - ۱۷ مرداد - به دست ماموران اسرائیل، در تهران ترور شده اند.

هرچند وزارت خارجه ایران این گزارش را صریحتا تکذیب کرد، اما پس از آن خبرگزاری «آسوشیتدپرس» به نقل از چهار مقام کنونی و سابق آمریکایی نوشت که آمریکا و اسرائیل برای ردگیری و کشتن مرد شماره دو القاعده همکاری کرده بودند. آسوشیتدپرس اطلاعات بیشتری پیرامون خبر هلاکت ابومحمد المصری یکی از رهبران القاعده در تهران را رسانه‌ای کرده است. این خبرگزاری به نقل از منابع امنیتی اعلام کرده که ترور المصری در تهران نتیجه همکاری آمریکا با اسرائیل بوده است.
 
این خبرگزاری نوشته است که در ارتباط با اعمال فشار بیشتر دولت ترامپ بر حکومت ایران، سطح همکاری آمریکا و اسرائیل در عرصه‌های امنیتی گسترش یافته و عملیات ترور المصری یکی از نمونه‌های این همکاری مشترک است.
 
در این گزارش آمده است که اطلاعات مربوط به محل اختفا و همچنین هویت جعلی المصری در تهران از سوی آمریکا در اختیار موساد اسرائیل قرار گرفته است. به نوشته آسوشیتدپرس، سازمان سیا و همچنین دفتر نخست‌وزیر اسرائیل از اعلام موضع نسبت به خبر منتشر شده از سوی نیویورک تایمز در ارتباط با ترور المصری اجتناب ورزیده‌اند.
 
البته برخی تحلیل گران آمریکایی هم این خبر را با تردید دنبال کرده اند. ولی «نصر» از تحلیل‌گران مشهور عضو شورای روابط خارجی آمریکا در توئیتی نوشت: اگر این کار، توسط آمریکا یا موساد انجام می‌شد قطعا از سوی ترامپ برای تبلیغ انتخاباتی بهره‌ برداری میشد و لذا بسیار عجیب است این ادعا!
 
 

آیا نفر دوم القاعده 2 بار ترور شده است؟

همان‌گونه که اشاره شد، ایران صراحتا این خبر را تکذیب کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه «سعید خطیب زاده» در نشست خبری هفتگی خود گفت: «القاعده دست پرورده کدام کشور است؟ کسانی که اندکی آشنایی با ایدئولوژی تکفیری دارند می‌دانند این ایده بیشترین خصومت را با شیعیان داشته و دارند ما یک جبهه در مقابل این ایدئولوژی تکفیری بودیم. بنابراین این سناریوها و اتهامات چیزی نیست که به جمهوری اسلامی بچسبد و همه می‌دانند چه کسانی به آنان پول دادند و ایالات متحده پرورش دهنده نیروهای داعش است.»
 
نیویورک تایمز که مطالب ساختگی را به دیگر رسانه‌ها می‌دهد بگوید کجا او را کشتند. افغانستان اعلام کرد یک ماه قبل المصری کشته شده است و بهتر است کسانی که سناریوهای هالیوودی می‌نویسند اول بگویند کجا بوده و بعد بگویند در خیابان‌های تهران کشته شده است؟ اشاره سخنگوی وزارت خارجه ایران به خبری بود که براساس آن نهادها و مقامات امنیتی افغانستان حدود چند هفته پیش، کشته شدن فرد شماره2 القاعده در ولایت غزنی را اعلام کرده بودند.
 
همچنین «میرویس ناب» معاون وزیر خارجه افغانستان که برای دیدار با مقامات ایرانی به تهران سفر کرده است، در واکنش به خبر نیویورک تایمز به ایرنا گفت: «المصری، نفر دوم القاعده توسط عملیات نیروهای ویژه امنیت ملی افغانستان در منطقه "اندر" واقع در ولایت غزنی کشته شد. این موضوع تایید شده و رسمی از سوی جمهوری اسلامی افغانستان است و بعد از آن هم ما اثری از او را ندیدیم.»
 
اما سخنان سخنگوی وزارت خارجه ایران و معاون وزیرخارجه افغانستان، بر ابهامات پرونده بیش از پیش افزوده است.
 
اما گفتنی است نیویورک تایمز درباره نحوه ترور المصری در خیابان پاسداران تهران و دلیل اینکه این ترور توسط اسرائیل صورت گرفته، نوشته است: «این کشتار هدفمند توسط دو فرد مسلح با موتورسیکلت با شیوه ترورهای قبلی دانشمندان هسته‌ای ایران به دست اسرائیلی‌ها همخوانی دارد.» در حالی‌که در چندماه گذشته تلاش پیچیده‌ای برای ابهام آفرینی در ترور دانشمندان هسته‌ای توسط رسانه‌های وابسته به انگلیس و عربستان صورت گرفته، این استدلال نیویورک تایمز در واقع یک سند و اعتراف بزرگ در این باره است که دانشمندان هسته‌ای ایران مستقیما توسط سرویس امنیتی اسرائیل به شهادت رسیده‌اند و حواشی بوجود آمده درباره این پرونده‌ها، به اصل واقعیت ماجرا نمی‌تواند ضربه بزند.
 
 

باید هوشمندانه تر عمل کرد

جدا از آنکه واقعیت ترور مردادماه خیابان پاسداران چه بوده است؟ اما رسانه های ایران و منتسب به وزارت خارجه باید با درک اهمیت افکار عمومی پاسخی دقیق‌تر و شفاف‌تر به ادعای رسانه‌های آمریکایی بدهند. متاسفانه در سال‌های اخیر شبهات زیادی در خصوص حضور برخی اعضای القاعده یا طالبان در تهران بارها و بارها از سوی رسانه ها مطرح شده و پاسخ مناسبی داده نشده است.
 
هوشمندانه‌تر از آن اینکه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به سهم خود و رسانه‌های دلسوز نظام به سهم خود مقصود این جوسازی رسانه‌ای را کشف و آن را در اختیار مردم قرار دهند. متاسفانه دولت با سکوتش و رسانه‌ها با عدم پیگیری این مسائل و خواستن آن از نیروهای خدوم اطلاعاتی امنیتی بر شک و ظن مردم در رابطه‌های خاص می‌افزایند. رسانه‌های غربی با ایجاد این‌جور شک و شبهه‌ها می‌خواهند مردم را از نظام دور کنند و دلسوزان انقلاب و نظام با پاسخ‌های اجمالی و اکثرا یا سکوتشان به خبرپراکنی دشمنان بها داده و این فرصت را در اختیار آنها قرار می‌دهند که ذهن و علاقه مردم را از نظام بگیرند و آنها را بی‌اعتماد کنند.